قتل این خسـته به شمشیر تو تقدیر نبود ۲۰۹

رواق / Ravaq - Ein Podcast von فرزآن

«««««🍷می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۲۰۹فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلنقتل اين خسته به شمشير تو تقدير نبودور نه هيچ از دل بی‌رحم تو تقصير نبودمن ديوانه چو زلف تو رها می‌کردمهيچ لايق‌ترم از حلقه‌ی زنجير نبوديا رب آينه‌ی حسن چه جوهر داردکه در او آه مرا قوت تاثير نبودسر ز (حیرت) حسرت به در ميکده‌ها برکردمچون شناسای تو در صومعه يک پير نبودنازنين‌تر ز قدت در چمن ناز نرستخوشتر از نقش تو در عالم تصوير نبودتا مگر همچو صبا باز به کوی تو رسمحاصلم دوش بجز ناله شبگير نبودآن کشيدم ز تو ای آتش هجران که چو شمعجز فنای خودم از دست تو تدبير نبودآيتی بود (ز) عذاب انده حافظ بی توکه بر هيچ کسش حاجت تفسير نبودSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations