چو آفتاب می از مشرق پیاله برآید ۲۳۴

رواق / Ravaq - Ein Podcast von فرزآن

«««««🍷می‌بهـا»»»»»غزل نمره ۲۳۴مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتنچو آفتا/ب می از مش/رق پيا/له برآيد ز باغ عارض ساقی هزار لاله برآيد نسيم در سر گل بشکند کلاله‌ی سنبل چو از ميان چمن بوی آن کلاله برآيد حکايت شب هجران نه آن (شکایت) حکايت حالی‌ست که شمه‌ای ز بيانش به صد رساله برآيد ز گردخوانِ نگونِ فلک (امید مدار) طمع نتوان داشت که بی‌ملالت صد غصه يک نواله برآيد به سعی خود نتوان برد پی به گوهر مقصود خيال باشد (زهی خیال) که اين کار بی‌حواله برآيد گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان بلا بگردد و کام هزارساله برآيد نسيم زلف تو چون بگذرد به تربت حافظ ز خاک کالبدش صد هزار (ناله) لاله برآيدSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations